حرف های نگفته...
جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۲۴ ب.ظ
فاطمه سه ساله بود که پدرش شهیدشد...
دانشگاه که قبول شد..همه گفتندباسهمیه قبول شدی!!!
ولی هیچ وقت نفهمیدند کلاس اول وقتی می خواستند به او یادبدهندکه بنویسد.
بابا!!!
یک هفته در تب سوخت.....؟؟؟
۹۲/۰۱/۱۶